ستایشستایش، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

ستایش,هدیه ای از سوی یزدان پاک

جشن تولد یکسالگی

چه زود گذشت انگار همین دیروز بود  که به این دنیای قشنگ وزیبا وارد شدم اما یکسال گذشت و  رسیدم به جشن تولد یکسالگی .مامان و بابام و اطرافیان بویژه دایی امین خیلی تلاش کردند همه چیز را آماده کردند. بابا مامان خونه را حسابی با بادکنک و ریسه و نوشته و... تزیین کردند خیلی خوشکل شد .شام شب تولدم خورشت فسنجان +کباب کوبیده +سالاد+ژله و سایر مخلفات بود. کیک تولدم هم یه زنبور طلایی ناز وتپل بود که با یک عروسک پت از طرف دایی امین بهم هدیه شد دستش درد نکنه.بقیه اطرافیان هم برام هدیه های مختلف مثل پول وعروسک ولباس و... آوردند.شب تولدم خیلی به همه خوش گذشت .کلی عکس وفیلم گرفتیم.من هم کلی رقصیدم.مامان عزیزم هم حسابی از مهمانه...
17 بهمن 1390

چگونه کودک خود را به کتاب و مطالعه علاقمند سازیم

چگونه برای فرزند خود كتاب می خوانید؟ با صدای آهسته ، با لحنی گرم و دلنشین ، با شور و حرارت یا ...؟ به هر شیوه ای كه برای كودك خود كتاب بخوانید، می توانید بیش از پیش به او نزدیك شوید زمانی خواندن یك كتاب برای كودك خوشایند و لذتبخش است كه موجودات خیالی داستان به پرواز در آیند ، قطارها به صورت واقعی حركت كنند و صدا بدهند و خرگوش ها در زیر نورماه به خواب بروند. هنگامی كه برای كودك خود كتاب می خوانید فرصت پیدا می كنید تا با صداهای موجودات و شخصیت های داستانی سخن بگویید ، تخیلی رفتار كنید و حتی مانند یك كودك باشید . به عبارت دیگر از شخصیت واقعی خود خارج شده و مانند شخصیت های داستانی رفتار كنید . شما تصمیم ...
17 بهمن 1390

توصيه هاي دوستانه براي آنهايي كه به تازگي پدر شده اند

آيا دوست نداريد در كنار افراد ديگري كه همگي به تازگي پدر شده اند بنشينيد، و از آنها بپرسيد كه زندگي به همراه نوزاد كوچكشان واقعا چگونه است؟ اين دقيقا همان برنامه اي است كه در 50 بيمارستان در سراسر ايالات متحده اجرا مي شود. آقاي Greg Bishop، موسس اين برنامه ها كه خودش پدر چهار فرزند است، مي گويد: «بچه ها ممكن است براي والدين، خصوصا پدرها، كمي ترسناك باشند. بايد كساني را كه به تازگي پدر شده اند به اينگونه جلسات دعوت كرد، تا بتوانند احساس كنند كه واقعا پدر خوب و شايسته اي هستند». پس با هدف كمك به مردان براي لذت بردن از زندگي با نوزادشان، و اينكه بتوانند از ابتدا در امور مربوط به نوزاد با همسرشان همكاري كنند، او يك برنامه ...
5 آبان 1390

مهمانی تولدم

چون تولد من چند روز قبل از محرم بود وتا مامان وبابام از دنباله های تولد من ازاد شدند ماه محرم شروع شد  برگزاری مهمانی تولد من (این از اداب ورسوم فامیلهای مادرم هست)به بعد از محرم موکول شد خلاصه مطلب اینکه قرار بر این گذاشته شد,بعد از اینکه ماه محرم تمام شد . مهمانی برگزار بشه. مهمانها دعوت شدند اطرافیان همه دست به دست هم دادند و سور و سات مهمانی را تدارک دیدند مهمانی برگزار شد مهمانها اومدند وخوردند و پاشیدند و رفتند البنه بعصی هاشون هم هدیه اوردند دستشون درد نکنه . من همین جا از همه عزیزانی که برای مهمانی من زحمت کشیدند تشکر از خودم در میکنم .بویزه از آقاجون ومادرجون مادریم. تا یادم نرفته بگم چون من دو روز قب...
26 مرداد 1390

ماجرای اولین دندان من

سلام  به همه نی نی ها و مامانها و باباها من برای دندان در اوردن خیلی درد کشیدم و اذیت شدم بالاخره اولین دندان من پس از کلی تلاش و کوشش توانست در 28/3/90  تقریبا در سن شش ماهگی من از لثه بیرون بیاید و پنج روز بعد از آن دومین دندان نیز پیدا شد . اما بعد از اون هنوز خبری از دندان جدید نیست .میگم اگه نی نی ها هر پنج روز یه دندان در میاوردند اخه چی میشد     ...
25 مرداد 1390

عید نوروز

نوروز امسال اولین عید زندگی من بود و کلی عیدی وهدیه( طلا و عروسک  و لباس)  گرفتم .پولهام که رفتند ددر , اما طلا ها وبقیه هدیه ها برام موندند. عید خوبی بود کاش همه عی د های آینده هم پربرکت و پر عیدی باشند                                                                        ...
25 مرداد 1390

سوراخ کردن گوشهایم

روز یکشنبه 12/10/89 بابام ومامانم من را بردند مطب آقای دکتر و گوشهایم را سوراخ کردند. من هم کلی جیغ وداد کردم اما فائده نداشت چون اونا کار خودشونا را کردند و گوشهای بیچاره من را سوراخ کردند. از مطب که اومدیم بیرون هر آشنایی ما را دید میگفت خیلی زود گوشهاش را سوراخ کردین                        این عکسم مال همان روزه                                      ...
23 مرداد 1390
1